ساختار هزینه ها ، قلب مدیریت منابع کسبوکار ماست. نتیجه توجه به این بخش سبب میشود، به چالاکتر شدن فرآیند تولید محصول یا خدمات خود کمک کنیم.
همیشه منابع مالی محدودیت دارد. بنابراین نمیتوانیم این منابع محدود را بدون برنامه ریزی دقیق هزینه کنیم.
هزینههای کسب و کار به دو قسمت بخش بندی میشوند.
روزمرگی باعث میشود حساسیت خود را نسبت به هزینهها از دست بدهیم و بعضی از این هزینهها به نقاط کور کسب و کار ما تبدیل میشوند.
این سبب میگردد که با وجود این که جلو چشم ما قرار دارند نتوانیم آن ها را تشخیص دهیم.
یکی از دلایل تمرکز بر هزینهها به صورت مکتوب یا در قالب ساختار هزینهها همین هزینههای پنهان است.
مکتوب کردن هزینه ها به ما در شناسایی هزینه های پنهان کمک شایانی میکند. چرا که خواه نا خواه ما در کسب و کار خود دچار روزمرگی و نقاط کور میشویم.
اگر از بوم کسب و کار استفاده میکنید بعد از مشخص کردن “فعالیت های کلیدی” و “منابع کلیدی” و “شرکاء کلیدی”
براحتی میتوانید این بخش با دید بهتری بنوسید. البته به جز زمانی که نقطه قوت شما در ساختار هزینههایتان است.
در این صورت به علت مزیتی که در کاهش هزینهها، اعم از خرید مواد اولیه ارزانتر یا زیرساختهایی که دیگران مجبور به پرداخت هزینههای گزافی بابت آن هستند.
میتوانیم محصول یا خدمت نهایی را با قیمت رقابتی بهتری عرضه کنیم.
اگر از دسته کسب و کارهای بالا هستید. خواندن “ مقاله کسب و کار تفکیکی ” برایتان خالی از لطف نیست.
اما در این مقاله اول به چرایی اهمیت ساختار هزینه کسب و کار میپردازیم.
بعد از آن دو مدل ساختار هزینهها را بررسی میکنیم.
در نهایت چهار نوع رایج کسب و کارها را بر مبنای ساختار هزینه ها را معرفی میکنیم.
ساختار هزینه ها به شما اجازه میدهد که در بالانس کردن منابع خود ، دید خوبی داشته باشید.
همچنین وقتی هزینه ها به صورت منسجم و در یک مجموعه بررسی و آنالیز میشوند ، نتایج بهتری بدست میآید.
ساختن کسبوکار با سرمایه کمتر حاصل تحلیل درست در این بلوک از بوم کسب و کار است.
باید این نکته را در نظر گرفت که نسبت به نوع کسب و کار ، بخشهایی که هزینهها اصلی و مهم را در بر می گیرند ، متفاوت است.
در کسب و کارهایی که با نوآوری محصول سر و کار دارند هزینه تحقیق و توسعه و نیروی انسانی متخصص بخش اعظم منابع را به خود اختصاص میدهد.
در مقابل در کسب و کارهایی که با تولید بالای محصولات سر و کار دارند ، هزینه اصلی شامل خرید و نگهداری زیرساختها میشود.
بررسی ساختار هزینه ها در “بوم کسب و کار “ این مزیت را دارد که:
چون در مرتبه اول مطابق خصوصیات فردی و کاری فعلی خود اقدام به پر نمودن آن میکنید. به این طریق بازتاب کاملی از خصوصیات رفتاری کار و شخصی ما را پیش چشمان ما قرار می دهد.
میتوانیم با توجه به این داده ها نسبت به تعدیل یا اختصاص دادن بودجه خودمان به قسمتهای مهمتر کسب و کار اقدام کنیم و به بخشهای حیاتی توجه بیشتری کنیم و هزینههای اضافی را سریعتر حذف کنیم.
هزینه هایی که در بلوک ساختار هزینه باید به آنها توجه بیشتری نشان داد شامل :
هزینه های تکرار پذیر در دوره های زمانی مختلف است. این هزینهها میتوانند روزانه ، هفتگی ، ماهانه باشند یا حتی هزینههای که در سال یک بار باید پرداخت شوند.
این تفکیک به شما امکان میدهد که کسب و کارتان را با سرمایه کم ، یا کمتری نسبت به اکنون مدیریت کنید.
بدیهی است که در هر مدل کسب و کاری، هزینهها باید تا جایی که امکان دارد کاهش یابند.
اما کاهش ساختار هزینه برای کسب و کارها متفاوت است.
بنابراین ایجاد تمایز میان دو دسته اصلی کسب و کارها از نظر ساختار هزینهها مفید به نظر میرسد.
دو دسته کلی در ساختار هزینه ها داریم :
در ساختارهای هزینه محور ، کلید اساسی مدیریت و تامین هزینه های کسب و کار است.
در ساختار های ارزش محور خلق ارزش مقدم بر سایر هزینهها است.
اما بسیاری از کسب و کار ها در طیف ترکیبی میان این دو دسته قرار دارند. بنا به نیاز ممکن است در قسمتی هزینهها و در قسمت دیگر ارزش اهمیت داشته باشد.
بنابراین دانستن مفهوم هر دو ساختار فوق برای ما واجب است.
شامل کسب و کارهایی میشود که معمولا به تولید محصول مرتبط هستند و هزینههای ثابت بالایی دارند مانند کارخانجات تولیدی
این هزینههای بالا را فقط با افزایش میزان تولید در حجم زیاد میتوان جبران کرد که به این شیوه مقیاسپذیری میگویند.
در این مدل کسب و کار به علت هزینه زیاد تولید ، همواره بر کمتر کردن هزینهها تمرکز دارند.
هدف این رویکرد ایجاد و حفظ چابکترین ” ساختار هزینه ها ی” ممکن است،
برای مدیریت این دست کارها ، چون هزینه های ثابت بسیار بالایی دارند با استفاده از بیشترین میزان خودکارسازی فعالیتها و برون سپاری گسترده سعی در کاهش هزینهها دارند.
کارخانهجات در این دسته قرار میگیرند، برای به صرفه شدن کسب و کارهای هزینه محور ، کاهش هزینهها در کنار افزایش حجم تولید مدنظر است.
اما این کاهش هزینه نباید به افزایش و یا بالا ماندن حجم تولید ضرر بزند.
“مدل کسب و کار تفکیکی” بعد از به بلوغ رسیدن مدل کسب و کار هزینه محور یکی از بهترین گزینهها برای کاهش هزینه و افزایش بهرهوری میباشد.
دید کارخانجات خودرو سازی هزینه محور است و هزینه تمام شده محصول برایشان بسیار مهم است.
برای همین بسیاری از قطعات را برون سپاری میکنند و تا جای ممکن از رباتها و دستگاههای اتوماتیک در تولید بهره میبرند.
در این نوع کسب و کارها اولویت ایجاد تجربه مشتری بهتر است و هزینههای این ارتباط در صدر قرار میگیرند.
این شرکتها در طراحی مدل کسب و کار، کمتر به جنبه هزینه توجه می کنند و در عوض تمرکز آنها بر خلق ارزش است.
” ارزش های پیشنهادی ” مرغوب و خدمات اختصاصی سطح بالا از مشخصات مدلهای کسب و کارهای ارزشمحور میباشند.
مانند شرکتهای سازنده جواهرآلات گرانقیمت یا شرکتهایی که انواع مختلف خدمات اختصاصی و VIP را ارائه میدهند.
این سوالات به ما کمک میکنند تا بتوانیم ساختار هزینه ها در مدل کسب و کارمان را به آسانی تحلیل کنیم.
منابع را به فعالیتهای اصلی اختصاص دهیم و هر جا هزینههای اضافی داریم که ما را از هدف اصلی دور میکنند آنها را حذف و یا تعدیل کنیم.
تمام هزینههای کسب و کار ما باید در راستای ماندگاری ما در بازار باشند.
معمولا پیش میآید که ما به دلیل مشغله و روزمرگی هدر رفت در قسمت هزینهها داشته باشیم و از دیدمان پنهان مانده باشند.
با لیست کردن و نوشتن ساختار هزینه ها میتوانیم از این هزینه های بیمورد را بیابیم و از آنها جلوگیری کنیم.
بسته به نوع کسب و کار ما باید این هزینهها مشخص شوند. هزینههای اصلی جایی باید اختصاص یابند که نقطه قوت ما در کسب و کار به حساب میآید.
اگر سنگ بنای کسب و کار ما ارتباط با مشتری باشد. مسلماً هزینههای اصلی برای جلب مخاطب و رضایت بیشتر او صرف میشود.
برای کسب و کارهای زیرساخت محور که تولید با حجم بالا برای به صرفه شدن و سودآوری شان اهمیت بالایی دارد. هزینه ساخت و نگهداری زیرساخت مهمترین هزینههای این دست کسب و کارها را شامل میشوند. این مدل کسب و کارها هزینههای ثابت بالایی دارند.
برای کسب و کارهایی که بر مبنای نوآوری و پیشرو بودن در بازار بنا میشوند. مسلماً واحد تحقیق و توسعه و هزینههای نیروی انسانی متخصص در صدر جدول هزینهها قرار میگیرند.
مهمترین هزینه های منابع کلیدی کدامند؟
بعد از مشخص شدن بلوک منابع کلیدی هزینههای این بخش را باید در بلوک ساختار هزینه ها نوشت. تا بتوانیم تحلیل جامعی از هزینهها و منابع خود داشته باشیم و آنها را بهینه کنیم.
برای مثال شاید ما برای اجاره مکان مبلغی را پرداخت نمیکنیم ولی نگهداری از مکان هزینههای ثابتی را در برخواهد داشت.
مهمترین هزینههای فعالیتهای کلیدی کدام ها میباشند؟
به ترتیب گفته شده در دو سوال بالا این قسمت نیز پس از تکمیل قسمت فعالیتهای کلیدی باید نوشته شود. به این وسیله مقدمات تحلیل اقتصادی کسب و کارمان فراهم میشود.
هزینه هایی که فارغ از میزان کالا و خدمات تولید شده، ثابت باقی می مانند. مانند : دستمزدها، اجاره بها و امکانات فیزیکی تولید مثالهایی از این نوع هزینه هستند.
داشتن هزینه های ثابت بالا ، مشخصه برخی کسب و کارها از قبیل شرکتهای تولیدی می باشند.
اما اگر کسب و کار شما زیر ساخت محور نیست ، باید بدانید که هزینههای ثابت میتوانند باعث ورشکستگی شما شوند. پس همیشه نسبت به هزینههای ثابت حساس باشید.
هزینه های متغیر
هزینه هایی که نسبت به میزان کالا و خدمات تولید شده تغییر می کنند. مشخصه برخی کسب و کارها از قبیل موسسه های برگزاری مراسم عروسی و جشن ها این گونه است. در این کسب و کارها که میزان هزینه ها با تعداد میهمان های هر مراسم تغییر میکند ، سهم بالایی از هزینه های متغیر را دارند.
صرفه اقتصادی ناشی از حجم تولید یا خدمت
مزیت کاهش هزینه ها که یک کسب و کار با افزایش حجم تولید به آنها دست مییابد. برای نمونه می توان به منافع ناشی از قیمت های کمتر برای خریدهای عمده در شرکت های بزرگ اشاره کرد. این موارد و سایر عوامل باعث می شوند که با افزایش تولید هزینه متوسط کالا کاهش یابد.
مزیتهای هزینه ای که کسب و کار به خاطر محدوده بزرگتری از عملیات به آنها دست می یابد. برای مثال در یک شرکت بزرگ، مجموعه ای از فعالیت های بازاریابی و کانالهای توزیع می تواند به صورت هم زمان محصولات متعددی را پشتیبانی نمایند.
برای مثال فروشگاه آنلاین آمازون یا ترب در این دسته قرار میگیرند.
ترتیب پیشنهادی مطالب مرتبط
سلام اگه دوست داشتی می تونی این مقاله رو با دوستات به اشتراک بگذاری
اگر از این مقاله خوشت اومده ایمیلت رو بگذار تا از مقالات بعدی جا نمونی