بیاید توسعه فردی و دلیل تلاش برای استعدادیابی و ارتباطش با زمان را با یک فرض جذاب آغاز کنیم.
اگر می توانستید در زمان به جلو و عقب مسافرت کنیم ، چه کارهایی انجام میدادید؟
چشمان خودتان را ببندید و به این سوال فکر کنید. قبل از خواندن ادامه مقاله جواب های خودتان را بنویسید.
مطمئنم که از جلوگیری حمله اسکندر تا هیتلر تا خرید به موقع و منتفع شدن از سودهای سرشار و همینطور سفر به آینده و زندگی در زمانی بهتر در میان پاسخ های شما وجود دارند.
اما آیا این به ما کمک میکرد حس بهتر و زندگی سعادتمندتری داشته باشیم؟
چون با فرض توانایی حرکت به جلو و عقب در زمان ما تبدیل به یک موجود چهار بعدی میشویم.
برای درک بهتر بیایید از مواجه شدن با مخلوقی در جهان چهاربعدی بحث را ادامه دهیم.
فرض کنیم ما که بتوانیم ارتباطی با یک موجود از جهان چهار بعدی بگیریم. همانطور که برای ما درک جهان چهار بعدی می تواند بسیار سخت باشد.
آنها هم درک درستی از مفاهیمی که در جهان ما وجود دارد نخواهند داشت.
برای موجود چهار بعدی ، زمان به صورت خطی و رو به جلو مفهومی ندارد. برخلاف ما او میتواند در زمان به سمت جلو و عقب حرکت کند.
برای شفاف شدن قضیه فرض کنیم که ما وقتی داریم یک فیلم سینمایی میبینیم به راحتی میتوانیم هر وقت نیاز داشتیم فیلم را به عقب یا جلو ببریم و صحنههای دلخواه خود را ببینیم.
حال تصور کنید که علاوه بر این کار توانایی این را داشته باشید که هم زمان با عقب یا جلو بردن فیلم صحنه های فیلم را هم دستکاری کنیم و جای اشیا را عوض کنیم و یا آرتیست را در موقعیت جدیدی قرار دهید.
به نظر خیلی هیجان انگیز میآید. این میتواند نزدیک به دیدی باشد که یک موجود چهار بعدی از دنیا دارد.
شاید در نظر اول قدرتی خداگونه نصیبش میشود.
ولی در همین حال درک موضوعاتی که برای ما سرنوشت ساز است ، برای او قابل درک نیست.
موضوعاتی مثل انتخاب ، پیشرفت و حس پیروزی یا شکست در دنیای ما تعریف شده است. تمامی این موارد بر اساس درک ما از حرکت خطی زمان رو به جلو وجود دارند.
این موارد به یک انسان قدرت خلق و پیشرفت و بهتر شدن را میدهد. عملاً برای یک موجود چهار بعدی قابل درک و فهم نیست.
تمام جواب هایی که به سوال اول دادید بر مبنای درک ما از جهان اطراف ما بوده است. با توانایی سفر در زمان و بدل شدن به موجودی چهار بعدی این مفاهیم ارزش خود را از دست میدهند.
مهمترین فاکتوری که به زندگی ما مفهوم میدهد ، محدودیت زمانی ماست.
زمان با ارزشترین دارایی واقعی ماست. چه بخواهیم از آن استفاده کنیم و چه قدرش را ندانیم ، در هر دو صورت به مرور آن را از دست خواهیم داد.
این که چطور از زمان خود استفاده کنیم ، به نظر من مهمترین عامل در روند پیشرفت جامعه بشری بوده و هست.
تمامی لحظات هیجان انگیزی که با کوشش و هوشمندی میتوانیم خلق کنیم ، مدیون همین فرصت محدودی است که در اختیار ما قرار گرفته است.
مدیریت زمان بحثی است که در تمامی روش ها و متد های پیشرفت از آن سخن گفته شده است.
اما مهم تر از مدیریت زمان ، توانایی زندگی در لحظه حال است.
اگر بتوانیم در همین لحظه زندگی کنیم و کاری انجام دهیم که قلبمان برای آن کار میتپد ، نه تنها همین لحظه را شگفت انگیز میسازد ؛
بلکه بر پایه آن ، آینده مطمئن و سعادتمندی را برای خود بنا خواهیم کرد. در طول زمان است که شخصیت و توانمندی ما شکل می گیرد.
یافتن آن کاری که قلبمان را به تپش وا میدارد و احساس شوق و شور در ما به وجود میآورد. نخستین گام در ساختن زندگی ایده آل خواهد بود.
گر چه زندگی همیشه فراز و فرود های خود را خواهد داشت اما تحمل آن و فائق آمدن بر تمام مصائبی که در پیش روی ماست ، بسیار لذت بخش خواهد شد.
یافتن توانایی های برتر فردی ما ، در این راه به ما کمک خواهد کرد.
اولین عاملی که در زمینه استعدادیابی و یافتن استعداد نهفته ما به مددمان می آید ، شور و اشتیاق است. بدون داشتن شور و اشتیاق انجام هر کاری به مرور کسالت بار خواهد شد.بدون شور و اشتیاق توسعه فردی امکان پذیر نیست.
دومین عامل برای یافتن آن ، در نوع برخورد نزدیکان و حلقه دوستان ما پنهان شده است. این که دیگران کی برای کمک خواستن به سراغ ما میآیند نشان می دهد که آنها ما را در چه زمینه ای توانا یافتهاند.
سومین عامل ، شناخت تیپ و نوع شخصیت ماست که به واسطه تست های شخصیت شناسی میشود تا حدودی و نه کامل به محدوده ای از کارهایی که میتوانیم در آن ها استعداد داریم پی ببریم.
در واقع این تست ها در طول زمان ممکن است نتایج متفاوتی به ما بدهند چون روحیه انسان سیال است و وجه ثابتی ندارد.
اما مهم ترین عامل همان شور و اشتیاق است. قطب نمایی که در درون ما وجود دارد و ضربان قلب ما را در حین انجام فعالیتی که عاشقش هستیم ، بالا ببرد.
در نهایت برای استعدادیابی و توسعه فردی ما مدیون محدودیت زمان هستیم.
ترتیب پیشنهادی مطالب مرتبط
سلام اگه دوست داشتی می تونی این مقاله رو با دوستات به اشتراک بگذاری
اگر از این مقاله خوشت اومده ایمیلت رو بگذار تا از مقالات بعدی جا نمونی
۳ پاسخ
جالب بود و به شیوایی مطلب را بیان کردید.
پاسخی که برای سوال اول هم نوشتم، با پاسخی که شما برایش در متن نوشتید، یکجواریی برابری داشت.
عالی بود جناب کارگر عالی
اگر ما در زمان محصور نبودیم گامی برای موفقیت بر نمیداشتیم.
چه مالی چه اخلاقی چه اجتماعی و چه علمی. شما به عنصر قوی برای پیشرفت و موقیت اشاره کردید، زمان و عشق، یا همان شور و اشتیاق. اگر با شور و اشتیاق زمان را مدیریت کنیم حتما به هر آنچه که میخواهیم دست خواهیم یافت.
درود بر شما جناب کارگر عزیز
ما در این دنیا چیزی جز انرژی و زمان نیستیم
و شما به زیبایی به مقوله زمان در این مقاله پرداخته اید.