همیشه مشکلات در کسب و کار ما به دلایل مختلف به وجود میآیند. یک روز بابت مسائل مالی ، یک روز رکود اقتصادی و روز دیگر ممکن است مهمان ناخواندهای به نام کرونا به سراغ ما بیاید.
که این مورد آخر به سراغ من و همکارانم نیز آمد و موسسهای که بر مبنای آشنایی کودکان و نوجوانان با مفاهیم کسب و کار و سرمایه گذاری بر پایه بازی و فعالیتهای جمعی پایه ریزی کرده بودیم ،
به دلیل این بیماری مسری که هدیه ای از شرق دور بود ، اجباراً تعطیل کردیم.
روزها و هفته ها تحقیق و بررسی و آزمون و خطا و پی ریزی سرفصلهای مناسب و هزینههای مالی و آموزش کادر آموزشی و نیز شور و شعفی که در وجود تک تک ما ، برای تعالی نسل آینده داشتیم.
علی رقم انتظار چند ماه برای دور شدن سایه این مهمان شوم و هزینههای جاری سنگین ، محکوم به سکوت و توقف نسبتاً طولانی شد.
این سرنوشت کما بیش ممکن است برای بسیاری از مشاغل به وجود آمده باشد. مشکلات در کسب و کار معمولا از جایی آغاز میشود که تصورش را نداریم
حتی در شرایط عادی نیز چالشهای کسب و کار ها وجود دارند. گاهی گریبان صاحبان کسب و کار را آنچنان میچسبند که مجال یافتن راهکار از آنان گرفته شده و به آن فکر هم نمیکنند.
خوب برای حل مسئله باید از خودمان سوال درست بپرسیم؟ چرا که وقتی ذهنمان محدود میشود و فقط به مشکل فکر میکنیم.
معمولاً یادمان میرود که اگر سوالی که از خودمان برای حل مشکل میپرسیم، اشتباه باشد. مطمئناً جواب اشتباه نصیبمان میشود و پاسخ اشتباه ما را به حل چالشمان نزدیک نخواهد کرد.
اینجاست که نیازمند فضایی برای نفس کشیدن و آرام کردن ذهن هستیم. مجالی برای تمرکز بر راهکارها به جای معضلات
زیرا هر چه بر مشکلات و چالش ها متمرکز شویم روز به روز این چالش ها بزرگتر و بیشتر غیر قابل حل به نظر میرسند.
ما باید فرصتی ایجاد کنیم که ذهنمان به آرامش برسد و بتوانیم با درایت چالش ها را حل کنیم.
برای این کار کافی است که از فاصلهای دورتر به کسب و کار و چالش ها نگاه کنیم ،
زیرا تا زمانی که درون کسب و کارمان و در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هستیم ، زاویه دیدمان بسته است و نقاط کور فراوانی داریم که مانع میشود به راه حل و گشایش گره های پیش رویمان بپردازیم.
یکی از بهینهترین روش ها استفاده از خدمات کوچینگ است. یک کوچ حاذق به ما در این زمینه کمک خواهد کرد.
من به عنوان کسی که در کوچینگ آموزش دیدهام و در این زمینه فعالیت میکنم. خودم را از داشتن یک کوچ در کارهایم محروم نکردم.
مزیت کوچ این است که می تواند همیار و همدلی باشد که از خارج کسب و کار و فارغ از نقاط کوری که در کسب و کارمان داریم به قضیه نگاه کند.
اما راهکار های شخصی و بدون هزینه در این مقاله مد نظر بوده است. راهکارهای که در همه شرایط نه فقط در چالش ها به ما کمک کنند. ولی انجام آنها در زمان گرفتاری از نظر من الزامی است.
در چند پارگراف بعدی ، آنچه من به تحقیق و تجربه کردن آموختم و برایم سودمند بوده را با شما درمیان میگذارم.
مطالعه کتاب : هر کتابی ، مهم این است که موضوع کتاب برای شما جذاب باشد. چه رمان باشد و یا کتابی در باب کسب و کار یا فلسفه فرقی نمیکند. مهم این است که مدتی در دنیای آن کتاب غوطهور شوید.
وقتی موضوعی که عاشق آن هستید را مطالعه میکنید ، هورمون اکسیتوسین ترشح میشود. این هورمون جزء هورمونهای آرامش بخش و شادیآفرین است.
ولی مهمتر این است که مطالعه قدرت تخیل و حل مسئله را به صورت اعجاب آوری بالا میبرد.
چرچیل در بهبوحه جنگ جهانی دوم و زمانی که آلمان فاصلهای با به زانو درآوردن انگلستان نداشت.
مطالعه روزانه خود را کنار نمیگذاشت و خود را از این منبع الهام محروم نمیکرد.
مطالعه نه تنها باعث میشود که قدرت تخیل و الهام در ما افزایش یابد ، بلکه موجب میشود که ذهن ما برای نوشتن آمادگی لازم را کسب کند.
مطالعه کردن توان ما در نوشتن را افزایش میدهد که یکی از راه حلهای نجات از بحران است.
خواندن دایره لغات ما را بالا میبرد. و باعث میشود در مذاکرات که جزء لاینفک تمامی کسب و کار هاست ، یک قدم جلوتر باشیم.
پیاده روی روزانه و به تجربه شخصی من پیاده روی صبحگاهی نقش بسزایی در آرامش و نظم دادن به افکار دارد.
جالبتر آنکه سطح شهود ما در صورت تداوم و استمرار بر پیاده روی بالا میرود.
با توجه به اشراف هر یک از ما بر کسب و کارمان این شهود فردی میتواند ، به ما در حل مسائل کمک شایانی کند.
البته در صورت داشتن وقت ورزش های جمعی مانند فوتبال ، بسکتبال و … نیز به کم شدن تشویش های ذهنی کمک فراوای میکند.
در واقع ورزش هایی که با تحرک دویدن همراه هستند. علاوه بر دوپامین که هورمونی شادی آور است ، باعث ترشح هورمون سرتونین میشوند. که تثبیت کننده خلق و خوی انسان هستند.
و در کل ورزش سطح هورمون ایندروفین را در بدن افزایش میدهد که باعث تسکین درد میشود.
در بحران ها ، بالانس هورمون های بالا کمک شایانی به ما برای شفاف تر دیدن قضایا میکند.
نوشتن گر چه در دید اول آسان به نظر میآید اما این چنین نیست. در واقع اکثر ما با بهانه این که نوشتن آسان است ، از آن فرار میکنیم.اغلب بعد از آن این گونه توجیه میکنیم که نوشتن مشکلاتمان را حل نمیکند.
ذهن ما درگیر خیلی از مسائل روزمره است. اعم از این که به کسب و کار ما مرتبط باشد یا خیر. مضاف بر این برخلاف آنچه تصور میکنیم ، نمی توانیم تمامی زوایای چالشمان را در ذهنمان سامان دهیم.
دلیل آن هم وجود افکار پیدا و پنهان در مغز ما است. همچنین به آنچه در ناخودآگاهمان میگذرد ، تسلطی نداریم.
تفکرات ما آنقدر ها هم که میاندیشیم شفاف نیست. نوشتن به ما این امکان را میدهد تا شفافتر به مسائل بنگریم و به توانیم دقیقتر به راهکار های چالشهایمان بپردازیم.
دراینباره در مقاله ” تاثیر پنهان نوشتن در کسب و کار و توسعه فردی ” به تفصیل سخن گفته ایم.
اما به صورت خلاصه ؛
نوشتن باعث میشود شفافتر به چالش هایمان بپردازیم.
قدرت خلاقیتی که برای حل چالش ها داریم را پرورش دهیم.
در نهایت نوشتن نوعی درمان محسوب میشود که تنش و استرس ناشی از مشکلات را میتوان به واسطه آن کاهش داد.
ترتیب پیشنهادی مطالب مرتبط
سلام اگه دوست داشتی می تونی این مقاله رو با دوستات به اشتراک بگذاری
اگر از این مقاله خوشت اومده ایمیلت رو بگذار تا از مقالات بعدی جا نمونی
۵ پاسخ
نوشتن می تونه زندگی رو متحول می کنه و من واقعا هنوز که هنوزه با نوشتن هم حال خودم خوب میشه و هم دلم می خواد بقیه بنویسن و حالشون خوب بشه
مطالعه و نوشتن چون تاثرشون غیر مستقیم هست خیلی ها نمیپذیرند اما واقعا تاثیر دارن
سلام کاوه جان من استفاده از کوچ را تجربه کردم خیلی موثر هست در رشد و توسعه فردی
می تونید بیشتر از تجربه تون بگید؟