من با جوانانی که در شتابدهندهها ، مشغول پایه ریزی استارت آپ در حوزههای مختلف بودند کار کردم. به دلیل عدم شناختن موانع کار تیمی و درک متقابل شاهد هدر رفتن استعدادهای ناب و میزان زیادی زمان و انرژی بودم.
خیلی از مواقع ایده های ناب توسط جوانان به سمت تبدیل شدن به یک کسب و کار پیش میرود. اما در میانه راه با اختلاف نظر و کمی شخصی شدن بعضی موارد جزئی شاکله تیم از هم میپاشد.
فرصتی که میتوانست نیازی از جامعه را رفع کند و در کنار آن تیم بنیانگذار را نیز ، از مزایای ایجاد یک کسب و کار منحصر بفرد منتفع سازد،
با کمی باد مخالف اختلاف نظر ، این نهال نوپا سر خم میکند و بعضاً میشکند.
ریشه این اتفاقات به عدم آشنایی با موانع کار تیمی برمیگردد. میزان زیادی از این مشکلات به نوع انتخاب و گرد هم آمدن تیم مربوط میشود. آمار بالای از بین رفتن پروژهها حاکی از این قضیه است که:
” حلقه مفقودهای وجود دارد که بیتوجهی به آن تنها کلید شکست تیمهاست. “
این که بعضی از مشتاقان کسب و کار فقط به اجرایی شدن ایدهشان فکر میکنند و خود را از بطن جامعه دور نگه میدارند . باعث میشود که تغییراتی که منجر به خلق راه حل بهتری برای توسعه و پیشرفتشان میشود را نادیده بگیرند.
این دیدگاه در تشکیل تیم که فقط به دنبال به کارگیری مهارتهای دیگران برای رساندن پروژه به نقطه اجرایی است، مناسب نیست.
در واقع خبری از کار تیمی نیست و شکل جدیدی از گرفتن کارمند مد نظرشان است. که به جای حقوق از مزایای آینده کسب و کار سهمی میبرند.
یا در تلاش برای جذب اسپانسر برای پرداخت حقوق ماهیانهای اعضاء – شما بخوانید کارمندان – در نظر بگیرید.
در واقع خلاق بودن و داشتن ایده ، کافی نیست. داشتن انعطاف پذیری و استقبال از تغییرات نیز باید چاشنی کار باشد.
نداشتن انگیزه هم سو باعث لطمات زیادی میشود، در واقع این نوع طرز فکر فقط نتیجه گرا است. بازار کسب و کار را بازاری محدود میبینند و صرفاً به فکر برنده است.
منکر این نمیشوم که این مدل کار شبه تیمی میتواند به نتیجه هم برسد ولی کار تیمی محسوب نمیشود.
در این مدل اضافه و کسر شدن اعضاء زیاد اتفاق میافتد ، وفاداری و دلسوزی برای پروژه به سرعت کاهش مییابد.
به جای هیجانات ناشی از خلق ایده اولیه و تلاش بر تشکیل سریع تیم ، که در استارت آپها بیشتر دیده میشود. با در نظر گرفتن موارد زیر می توان از موانع کار تیمی اجتناب کرد.
در مرحله اول قبل از تهیه لیست تخصصهای مورد نیاز باید بتوانیم سه محور را معین کنیم:
تیم کارآمد ، تیمی است که بتواند در برابر تغییراتی که شرایط به وجود میآورد، با هم زبانی مشترک داشته باشند. این باعث میشود بسیاری از موانع کار تیمی از میان برداشته شود.
برای این کار ابتدا باید چرایی شروع کار برای ما روشن باشد. بدانیم برای چه دور هم جمع میشویم.
قرار است چه ارمغانی برای مخاطبانمان داشته باشیم و به زبان سادهتر چه گرهی از کار مردم بگشاییم.
پس از آن است که با توضیح دلیل شروعمان به اعضاء تیم میتوانیم زبان مشترکی داشته باشیم.
و کسانی را دور خود جمع کنیم که به اندازه ما دغدغهای در آن حوزه داشته باشند.
اگر هدف اساس اولویت اولیه “درآمد” داشته باشیم پر واضح است که هر کجا این منافع تامین نگردد یا رسیدن به آن طولانی شود, امکان ریزش افراد در تیم به صورت خوشبینانه و در بدترین حالت فروپاشی تیم بسیار بالا خواهد بود.
مسلماً کسب درآمد در کسب و کار های نوپا از اهمیت بالایی برخوردار است. اما بحث ما بر سر داشتن هدف مشترک، بالاتر از درآمد است. بدون ” روحیه تیمی ” مشکلات کم کم بروز میکند. اولین قدم تفاهم بر روی چرایی اولیه شروع کسب و کار است.
به زبان ساده تر بدانیم دقیقاً برای چه هدفی دور هم جمع شدیم. هدفی که در صورت کم رنگ شدن از مسیر اصلی خارج خواهیم شد.
اگر محوریت تشکیل یک تیم ، فقط دست یافتن به مسائل مالی باشد به محض این که مسائل مالی دچار چالش های جدی شود ، چند قلوهای افسانهای که جداییشان بعید به نظر میرسید به طرفه العینی اگر بدل به رقیبانی با خصومتهای شخصی نشوند ، بدل به رقیبان جدی میشوند.
در بعضی موارد هم بدون آن پیوند گذشته امکان زیستن کسب و کار شان وجود ندارد و نقطه پایانی بر حیات پروژهشان گذاشته میشود.
نکته در این است که در این حالت چرایی شروع کار ، بر محور درآمد زایی بنا میشود و نیازی که از جامعه رفع میکنند در مقام دوم یا چندم قرار میگیرد.
وقتی چرایی واقعی درآمد باشد ، اتفاق هایی که بعضی از آنها را در بالا خواندیم امری طبیعی به نظر میرسد. در هر حالتی اگر تیمی بر مبنای درآمد زایی صرف دور هم جمع شوند، احتمال شکست کار تیمی بسیار بالا میرود.
پس صرف کسب درآمد را نمی تواند چرایی شروع یک کار تیمی در نظر گرفت
همیشه این نکته را به یاد داشته باشیم که روح کار تیمی شریان اصلی تداوم هر کسب و کار نوپا است.
قدم بعدی در نظر گرفتن انعطاف و مهارتهای غیر تخصصی افراد تیم و الا الخصوص رهبر تیم است.
وقتی شناخت کافی از خودمان و نیازمندهای روحی مد نظر در فعالیتمان داشته باشیم ، مسلماً در انتخابهایمان موفقتر عمل خواهیم کرد.
دور هم جمع کردن تیم یا در حالت کلی استخدام یکی از کلیدیترین قسمتهایی است که کمتر به آن پرداخته میشود.
در ابتدا باید تکلیف ما با پستی که برایش نیرواحتیاج داریم مشخص شود.
بهترین کار نوشتن تمامی وظایفی است که برای این یادداشت مد نظر ماست. این بار هم نوشتن به عنوان بهترین ابزار مورد تاکید قرار میدهیم.
فاصله بین ذهنیتی که از یک پست سازمانی داریم تا آنچه واقعاً نیاز پروژه یا تیم ماست ، را باید با نوشتن و واقع گرایی به هم نزدیک کرد.
وقتی دقیقا خواسته های ما از یک پست شفاف و روشن بود میتوانیم برای گرفتن نیرو یا اضافه کردن عضو به تیم اقدام کنیم.
هرگز فقط تخصص را مد نظر قرار ندهیم و شرایط روحی و اجتماعی مورد نیاز پست را نیز در نظر بگیریم.
چرایی شروع کار شما چیست و ارزش های تیمی کار شما کدامند؟
شما چه تجربهای درباره ویژگی کار تیمی دارید؟
اگر تجربه ای در این زمینه دارید با ما و سایر دوستان در کامنت اشتراک بگذارید.
ترتیب پیشنهادی مطالب مرتبط
سلام اگه دوست داشتی می تونی این مقاله رو با دوستات به اشتراک بگذاری
اگر از این مقاله خوشت اومده ایمیلت رو بگذار تا از مقالات بعدی جا نمونی
۱۴ پاسخ
سلام بر کاوه عزیز
من از خوندن مقالات سایت تو حیلی لذت میبرم
درش یه هوشمندی هست که آدم رو ترغیب به کارآفراینی میکنه
مثلا الان که داشتم این مقاله از سایت رو میخوندم به فکر رویاهای خودم برای تاسیس یک انستیتو بازاریابی افتادم
اینکه چهقدر روحیهی افراد میتونه در درآمدزایی مهم باشه
گاهی فکر میکنیم هدف نهایی کسب پول و رشد کردن تو زمینهی مالیه اما بیخبر که حفظ روحیه کارکنان چهقدر میتونه هدف درآمدزایی رو بالا ببره.
عالی بود
بیشتر قلم بزن! تا ما هم در رویاهای کسبوکار غرق بشیم
راستی طرح جدید و لوگوی جدید سایتتان بسیار زیباست.
سلام ، ممنون از نظرتون درباره سایت
سلام زنده باد جناب کاوه کارگر بزرگوار.
بسیار متن پرمحتوا و مفیدی بود. و برای من که چرایی کارم تامین نیاز ماجراجوییدرمانی در بین نوجوانان و بزرگسالان با رویکرد شناختی است. بسیار بسیار کمککننده بود و مرا به فکر فرو برد که برای پیشبرد این هدف با شما جلسهی کوچینگ داشته باشم.
سپاس فراوان
با کمال میل در خدمت هستم ، امیدوارم در کار هیجان انگیزتون همیشه بدرخشید
سلام
مطلب جامع و کاملی بود.
من در گروه هایی بودم که کارهای فرهنگی انجام میشد ولی چون یه سری مسائل رعایت نشدند، از هم پاشید.
سلام،
می تونید بیشتر در این زمینه توضیح بدید که چی شد؟ تا بقیه هم استفاده کنند
سلام
بهنظرم داشتن یک کار گروهی موقعی میتونه مفید و تاثیرگذار باشه که همه اعضای گروه توانایی لازم را برای ایفا یک کار رو داشته باشن.
مطالبتون عالی بود
من هم چنین تجربهای رو داشتم و تیمی که در ابتدا پرشور و پرانگیزه بودیم، بعد از مدتی به خاطر اختلاف نظرهای جزئی از هم پاشید. چون نتونستیم بپذیریم که ممکنه ایده ابتدایی در طول مسیر با تغییراتی همراه بشه
سلام مینوی گرامی
اگر درسی از این اتفاق گرفته باشی اون یک درس چیه؟
چرایی کار من افزایش توانمندسازی زنان ایرانی است.
سلام عالیه
ولی دقیق تر باید باشه
توی کدوم زمینه این توانمند سازی رو می خواهید
استارت بزنید؟؟
توانمندسازی در حوزه اقتصادی.